آیین مهربانی

این وبلاگ رو تقدیم میکنم به همه مهربانهای ایران زمین

آیین مهربانی

این وبلاگ رو تقدیم میکنم به همه مهربانهای ایران زمین

وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی ایران

وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی ایران

جمله های سراسر معنی که از یاد ما رفته یا بی توجه از کنار آن میگذریم ،جمله ای که اینجا میخوام به اون بپردازم جمله خشایار شاه، شاه ایران زمین است  «خواست خدا در زمین آشوب نیست،بلکه صلح،نعمت،و حکومت خوب است.»» این قطعه ای از نامه خشایار شاه است که به دستور او بر روی سنگ مرمر حکاکی شده و در موزه ای در تخت جمشید نگهداری میشود و ترجمه آن هم در کنارش نوشته شده است. این میراثی است که بر روی تابلویی نصب شده ولی متاسفانه فراموش شده کمتر بازدید کننده ای به آن توجه میکند و ان را به خاطر میسپارد،چرا؟ چون این نوشته از افلاطون و سقراط نیست همه ما طوری تربیت شده ایم که انگار فقط افلاطون و بقیه این یونانی ها حرف خوب زدند انگار فقط آنها بودند که پند دادند در حالی که اگر به اطراف خودمان بنگریم خواهیم دید که چه گوهر های فراموش شده ای داریم و خودمان بی خبریم شاید هم خبر داریم ولی حوصله این را نداریم که به انها توجه کنیم اگر این جمله را افلاطون گفته بود همه  ما آن را از حفظ بودیم شاید از خود او هم بیشتر ،چرا باید این طور باشه ،اگر این جمله را یک غیر ایرانی گفته بود شاید سر در یکی از مراکز مهم کشورشان بود تا همیشه در ذهن ها باشد. شاید اگر خشایار یونانی بود مجسمه بزرگی از او می ساختند و در محل شهادتش نصب میکردند همان گونه که مجسمه لئونیداس را در محل کشته شدنش تنگه ترموپیل جایی که در در برابر سپاه ایران کشته شد را نصب کردند تا یادش حفظ شود و از این کار همه ساله سود بسیاری نصیب آنها میشود جایی که همه جهانگردان برای عکس انداختن با لئونیداس که بقدری بزرگ جلوه داده شده است حاضر هستند مقدار زیادی پول بدهند تا در کنا رایم مجشمه عکس بگیرند .  در ایران نیز زمانی که اسکندر برای نابودی تخت جمشید به ایران آمده بود اریو برزن سردار نام اور ایرانی که در برابر سپاهیان اسکندر مقاومت زیادی کرده بود و یکی از سپاهیان انها را وادار به عقب نشینی کرده بود در دشتی باز هنگامی که میخواست هر چه سریعتر به تخت جمشید برسد تا از ویرانی آن چلوگیری کند ولی متاسفانه اسکندر زودتر به انحا رسیده بود و کار از کار گذشته بود در دشتی باز نه در تنگه نه در جایی که جای فرار نداشته باشد در دشتی باز با چشمانی باز به نبرد با سپاه بزرگ اسکندر پرداخت و جنگ زمانی به پایان رسید که آخرین سرباز ایرانی بر روی زمین افتاد.چرانباید ما نیز مجسمه ای از اریو برزن در کشورمان نصب کنیم داستانش را برای فرزندان ایران تعریف کنیم تا بدانند که چه کسانی برای حفظ ایران کشته شده اند.خلاصله کلام انکه اصالت خود را فراموش نکنید .مشکل ما اینجاست که هر وقت می خواهیم از حکومت خوب بنویسیم در اول نقل قول های خودمان سخنی از متفکران یونان مینویسم در حالی که..... نوشته شده توسط ارتاریا